درختان می رویند همیشه

 

بنگر جنگل را

که می سوزد

با آتش جهل ما

وبلبلان عاشق را

به تیرک دار

می آویزند

به جرم خواندن آواز

من وتونظاره گر

به آتش کشیدن

جنگل یم

اما جنگل

از پس این

مرگ اجباری

می روید دوباره

می خوانند

بلبلان عاشق

نغمه عشق را

خورشید

طلوع میکند

در سحرگاهی

از پس سرو های

تازه قد کشیده

رود جاری می شود

در سپید دمی

که دریا

آغوش ش را

برایش گشوده

وجهان

رنگی تازه به خود

می گیرد.

اکبر یگانه

12.09.2012